تقدیم به تمام عاشقان

تقدیم به تمام عاشقان

به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 77
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 81
بازدید ماه : 271
بازدید کل : 44186
تعداد مطالب : 577
تعداد نظرات : 279
تعداد آنلاین : 1


مادر قهرمان

ام سليم ، از جمله زنان با ايمان در عهد رسول اكرم (ص ) است . شوهرش ابى طلحه نيز از مسلمانان واقعى و از اصحاب صديق و باارزش پيشواى اسلام بود و در جنگهاى بدر، احد، خندق ، و ديگر غزوات حضور داشت و در ركاب آنحضرت صميمانه انجام وظيفه ميكرد. او در اوقاتى كه مسئوليت سربازى بعهده نداشت در مدينه بسر ميبرد، قسمتى از وقت خود در عبادت پروردگار و فراگرفتن معارف اسلامى صرف ميكرد و قسمتى را به كسب معاش اختصاص ميداد و در قطعه زمينى سرگرم كار و فعاليت ميشد.
محصول ازدواج اين زن و شوهر با فضليت فرزند پسر بود كه متاءسفانه در سنين نوجوانى بيمار شد، در منزل بسترى گرديد، و مادر از او پرستارى ميكرد. شب هنگام موقعيكه ابى طلحه از كار برميگشت و بمنزل ميآمد ابتداء بر بالين فرزند بيمار ميرفت و مورد مهر و عطوفتش قرار ميداد و سپس ‍ در اطاق خود بمصرف غذا و استراحت ميپرداخت . چندى بر اين منوال گذشت تا روزى طرف عصر در غياب پدر، نوجوان از دنيا رفت . مادر با ايمان بدون اينكه خود را ببازد و در مرگ فرزند بى تابى و جزع كند جنازه را كنارى كشيد و رويش را پوشاند.
شب فرا رسيد. ام سليم براى آنكه خواب و آسايش شوهر خسته اش در آنشب مختل نشود تصميم گرفت مرگ فرزند را تا صبح از وى پنهان نگاهدارد. ابى طلحه وارد منزل شد و طبق معمول خواست بر بالين فرزند برود، ام سليم منعش نمود و گفت . طفل را بحال خودش بگذار كه امشب با سكون و راحتى آرميده است . اين سخن را طورى ادا كرد كه شوهر آنرا مژده تخفيف بيمارى تلقى نمود و مطمئن شد مرض فرزندش كاهش يافته و هم اكنون بدون التهاب خوابيده است . رفتار ام سليم آنقدر جالب و اطمينان بخش بود كه شوهر در آن شب با وى درآميخت .
صبح شد. ام سليم گفت ابى طلحه ، اگر كسانى ببعضى از همسايگان خود چيزى را بعاريه دهند و آنان مدتى از آن بهره مند باشند اما موقعيكه صاحبان مال ، عاريه خود را طلب كنند، عاريه داران اشك ببارند كه چرا متاع عاريتى را پس ميگيريد بنظر تو حال اين قبيل اشخاص چگونه است ؟ ابى طلحه جواب داد ديوانگانند. ام سليم گفت پس ما نبايد از ديوانگان باشيم ، خداوند امانت خود را پس گرفت و فرزندت از دنيا رفت ، در اين مصيبت صبر كن ، تسليم قضاء الهى باش و براى تجهيز جنازه اقدام نما.
ابى طلحه حضور رسول اكرم (ص ) شرفياب شد و جريان امر را بعرض ‍ رساند. حضرت از كار زن بشگفت آمد و درباره اش دعا كرد و از پيشگاه الهى براى زن و شوهر در آميزش آن شب درخواست خير و بركت نمود.
زن باردار شده بود، فرزند پسرى بدنيا آورد و نامش را عبدالله گذاردند. بر اثر مراقبتهاى والدين با ايمان ، بشايستگى پرورش يافت و از حسن تربيت برخوردار گرديد. پاك زندگى كرد و بپاكى از دنيا رفت . او عبدالله بن ابى طلحه از اصحاب حضرت على بن ابيطالب عليه السلام بود.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: امید و آرزو تاريخ: 1 آبان 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

مغرورانه اشك ريختيم چه مغرورانه سكوت كرديم چه مغرورانه التماس كرديم چه مغرورانه از هم گريختيم غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند هديه شيطان را به هم تقديم كرديم هديه خداوند را از هم پنهان کرديم .

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to razeeshgh.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com